سازمان مدیریت صنعتی از سال 1377 رتبهبندی شرکتهای برتر ایران را هر ساله انجام داده و نتایج آن را در همایشی با عنوان IMI- 100 ارائه داده است. این رتبهبندی با الهام از رسالت سازمان، با فراهم نمودن آمار و اطلاعات شفاف و مفید در مورد بنگاههای اقتصادی کشور، فضای روشنتری از کسبوکار اقتصادی کشور ارائه میدهد و به مدیران بنگاههای اقتصادی، سیاستگذاران و پژوهشگران، یاری میرساند تا شناخت و درک دقیقتری از مقیاس، ساختار مالی و اقتصادی صنایع و بنگاههای اقتصادی بزرگ کشور داشته باشند. این همایش در طی این 20 سال تغییرات زیادی را شاهد بوده است به طوری که تعداد شاخصهای ارزیابی از یک به 33 شاخص افزایش یافته و شرکتهای رتبهبندی شده نیز به 500 شرکت رسیدهاند. به منظور آشنایی بیشتر با فرایند رتبهبندی شرکتها توسط سازمان مدیریت صنعتی با مجید درویش مدیر مرکز رتبهبندی شرکتهای برتر در این سازمان گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه تقدیم میشود. مجید درویش متولد ۱۳۴۱ با تحصیلات فوقلیسانس اقتصاد است و بیش از ۲۸ سال سابقه حضور در سازمان مدیریت صنعتی دارد.
جناب آقای درویش؛ به عنوان پرسش نخست، لطفا بفرمایید فرایند رتبهبندی شرکتهای ایرانی در IMI -100 توسط سازمان مدیریت صنعتی چگونه است؟
زمانبندی فرایند رتبهبندی که هر سال برای معرفی شرکتهای برتر ایران انجام میدهیم و امسال بیستمین سال برگزاری آن است، از اواخر تیرماه هر سال با ارائه فراخوانی آغاز شده و در آن از همه شرکتهایی که بیش از ۲۰ میلیارد تومان فروش دارند دعوت میشود در این رتبهبندی حضور پیدا کنند و اطلاعات مدنظر که مهمترین آن صورتهای مالی این شرکتها است را برای ما بفرستند. با این فراخوان فرایند رتبهبندی آغاز میشود و شرکتها در آن مشترک میشوند، در دو سه ماه بعد نیز سعی میکنیم اطلاعات این شرکتها را تکمیل نماییم. پس از آن اطلاعات در نرمافزار مربوطه وارد، کار پردازش آن انجام و لیستهای رتبهبندی استخراج میشود. سپس کنترل روی گزارشها، خروجیهای این نرمافزار و تعیین شرکتهای برتر انجام میشود و در نهایت نتایج رتبهبندی در همایش شرکتهای برتر ایران که معمولا همه ساله در بهمنماه با حضور مدیران این شرکتها و سیاستگذاران و مسئولان کشور برگزار میشود اعلام میگردد. نکته مهم اینکه هرچند در این همایش فهرست ۵۰۰ شرکت برتر ایران معرفی میشود ولی چون این کار در سال آغازین با معرفی ۱۰۰ شرکت برتر آغاز شد نام این همایش IMI- 100 بود و با توجه به جا افتادن این نام در بین شرکتها تغییری در آن ایجاد نشده است ولی از ۵ -۶ سال گذشته تاکنون، در این همایش ۵۰۰ شرکت برتر معرفی میشود. این افزایش تعداد شرکتها به صورت تدریجی انجام شده و با توجه به پتانسیل شرکتها به تعداد ۵۰۰ شرکت رسیده است.
شرکتهای برتر ایران بر اساس چه شاخصهایی مشخص میشوند؟
علاوه بر میزان فروش، ۳۲ شاخص دیگر هم در این رتبهبندی استفاده میشود و آن ۵۰۰ شرکت بر اساس این شاخصها با هم مقایسه و رتبهبندی میشوند. این ۳۳ شاخص در ۷ دسته شاخصهای اندازه و رشد شرکت، سودآوری و عملکرد ، بهرهوری، صادرات، نقدینگی، بدهی و بازار طبقهبندی شدهاند.
آیا برنامهای برای افزایش تعداد شرکتها دارید؟
با توجه به مقایسههایی که با رتبهبندیهای مشابه در دیگر کشورها انجام دادهایم متوجه شدیم آنها هم فهرست ۵۰۰ شرکت برتر را ارائه میدهند و این امر ما را قادر میسازد مقایسههای مفیدی انجام دهیم.
ضرورت انجام رتبهبندی شرکتها توسط سازمان مدیریت صنعتی چیست؟
سازمان مدیریت صنعتی در نخستین سال، این کار را به عنوان یک طرح ملی آغاز نمود و فوایدی را برای اقتصاد ملی تصور میکرد. از جمله این فواید تولید اطلاعات در مورد بنگاههای اقتصادی است. لازمه انجام هر کار و برنامهریزی در درجه اول داشتن اطلاعات است. تا زمان آغاز فرایند رتبهبندی، اطلاعات کافی در مورد بنگاهها و بهویژه بنگاههای اقتصادی بزرگ و تاثیرگذار در اقتصاد ملی وجود نداشت بنابراین ما سعی کردیم با تولید اطلاعات در مورد بنگاههای بزرگ اقتصادی به شفافسازی فضای کسبوکار هم کمک کنیم. هدف بعدی سازمان مدیریت صنعتی این بود که با انجام رتبهبندی به نوعی بین شرکتها و بنگاههای اقتصادی رقابت ایجاد شود. به هر حال از دید شرکتها این رتبهبندی به نوعی مسابقه است و بنگاههای اقتصادی را به رقابت تشویق میکند که این امر برای اقتصاد کشور هم مفید است. همچنین با توجه به اینکه روش انجام رتبهبندی و مهمترین شاخص آن میزان فروش شرکتها است به نوعی این ۵۰۰ شرکت، شرکتهای بزرگ و اثرگذار در اقتصاد ملی هستند بنابراین سازمان مدیریت صنعتی با این اقدام بنگاههای اثرگذار در اقتصاد ملی را به جامعه اقتصادی و سیاستگذاران کشور معرفی میکند. مشابه این کار در کشورهای دیگر هم انجام میشود که یکی از معروفترین آنها فهرست «فورچون ۵۰۰» است که ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا را معرفی میکند. همچنین در کشورهای آمریکا، ترکیه، کانادا، هندوستان و ... نیز این فرایند انجام میشود و ما در بخشی از گزارشهای خود ۵۰۰ شرکت برتر ایران را با فهرست شرکتهای برتر آمریکا، ترکیه و هندوستان مقایسه و نتایج آن را ارائه کردهایم. این اقدام بسیار مهم است چراکه با دسترسی به این اطلاعات و مقایسه انجام شده، نتایج ارزشمندی به دست آمده است.
به نظر میرسد این مقایسه نتایج جالب توجهی داشته است. جایگاه ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی در مقایسه با شرکتهای برتر این کشورها و بهویژه کشور ترکیه به عنوان همسایه ایران کجاست؟
با وجود اینکه فاصله اقتصاد کشور آمریکا با ایران بسیار زیاد است ولی در مطالعات تطبیقی معمولا کشور پیشرفته هم مورد مطالعه قرار میگیرد و میتواند نتایج خوبی برای محققان داشته باشد. بر این اساس ترکیه نیز به عنوان کشوری که به اقتصاد ایران نزدیک است مورد بررسی قرار گرفت و نتایج خیلی خوبی از آن به دست آمد. در این فرایند، هم شرکتهای بزرگ و هم رشتههای کسبوکار را مقایسه کردیم. برای نمونه در این گزارش آمده است کدام رشتههای صنعتی و کسبوکار در ایران درآمد ارزی بیشتری دارند و این وضعیت در ترکیه چگونه است. یا اینکه شرکتهای قدرتمند ما در چه رشتههای صنعتی مشغول هستند و این وضعیت در ترکیه چطور است. اینها مقایسههای جالبی است که میتوانیم از نتایج آن بهرهمند شویم.
جناب آقای درویش؛ بانک ملی به عنوان نخستین شرکت ایران در سال ۹۵ از نظر حجم فروش چه تفاوتی با شرکت اول ترکیه دارد؟
با مقایسه انجام شده مشخص شد از نظر بزرگی شرکتها ما با کشور ترکیه بسیار نزدیک هستیم ولی در شاخصهای دیگر از جمله صادرات تفاوتهایی وجود دارد و وضعیت ترکیه بهتر است. برای نمونه در شاخص صادرات، صادرات سرانه ۵۰۰ شرکت برتر ایران (صادرات به ازای هر نفر شاغل) تقریبا نصف میزان شرکتهای برتر ترکیه است در صورتی که این میزان در فروش بسیار نزدیک است به طوریکه شرکتها در ایران به ازای هر نفر شاغل تقرببا ۲۵۶ هزار دلار فروش داشتهاند و این میزان در ترکیه ۲۶۵ هزار دلار است. بنابراین هم شرکتها و هم رشتههای کسبوکار بین دو کشور میتواند مورد بررسی قرار گیرد. در بحث صادرات که برای کشور بسیار مهم است در بین رشتههای صنعتی که بیشترین صادرات را داشتهاند، پتروشیمی رتبه نخست را کسب کرده است، پس از آن فرآوردههای نفتی و شرکتهای چند رشتهای صنعتی که در زمینههای مختلف کار میکنند قرار دارند ولی در ترکیه وضعیت متفاوت است و نخستین شرکتها مربوط به خدمات مسافرتی و حملونقل است و این نکته جالبی است که در ترکیه بیشترین درآمد ارزی را از گردشگری کسب میکنند، دومین رشته کسبوکار آنها از نظر صادرات، ساختمانسازی و پیمانکاری و سومین آن هم نفت و مشتقات نفتی است.
رتبهبندی ۵۰۰ شرکت برتر ایران توسط سازمان مدیریت صنعتی چه فوایدی برای شرکتها و بنگاههای اقتصادی دارد؟
بیتردید برای توسعه این کار شرکتها باید در رتبهبندی حضور پیدا کنند. البته برخی از شرکتها ممکن است برای ارائه اطلاعات خود اکراه داشته باشند چراکه فکر میکنند به نوعی در حال افشای اطلاعات خود هستند. بنابراین یک مانع رشد این کار بحث عدم شفافیت است که به نوعی به فرهنگ عمومی ما تبدیل شده است و از کودکی ما طوری بار آمدهایم که مایل نیستیم شفافسازی نماییم. شرکتها نیز به دلایل مختلف تمایلی به افشای اطلاعات خود ندارند که مهمترین آن بحث مالیات است و هرچه به سمت شرکتهای خصوصی میرویم این مشکل بیشتر میشود. نکته مهم این که ما هرچند در سال اول برای کسب موفقیت تردید داشتیم ولی خوشبختانه شرکتها از ۲۰ سال قبل حاضر شدهاند اطلاعات خود را در اختیار سازمان مدیریت صنعتی قرار دهند و به دلیل اعتمادی که به سازمان در طول سالها ایجاد شده و فوایدی که این کار برای شرکتها داشته بر تعداد شرکتهای حاضر در این فهرست افزوده شده است. این فواید در درجه اول بالا بردن اعتبار شرکتهاست. به عبارت دیگر قرار گرفتن نام شرکت در این فهرست به نوعی برای آنها اعتبار میآورد و در حقیقت باعث ارتقای برند آنها شده و استفادههای تبلیغاتی و بازاریابی از آن انجام میشود. فایده دوم اطلاعات است. به این معنا که اطلاعاتی که تولید میشود و در اختیار آنها قرار میگیرد بسیار مفید است و در برنامهریزیها و هدفگذاریهای میانمدت و بلندمدت خود از آن استفاده میکنند. برای نمونه این شرکتها با اطلاعاتی که به دست میآورند میتوانند بدانند در ۵ سال آینده در چه جایگاهی باید قرار بگیرند. همچنین دولت، سیاستگذاران اقتصادی و صنعتی کشور نیز از این موضوع بهرهمند شده و با استفاده از این اطلاعات روند صنعتی و اقتصادی کشور را متوجه میشوند. برای نمونه اینکه صنعت خودرو و پتروشیمی در ۱۰ سال گذشته با چه فراز و نشیبهایی مواجه بوده است و برای رفع این چالشها چه برنامهریزی باید انجام شود. گروه سومی که از این اطلاعات بهرهمند میشوند فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران هستند چراکه یکی از شاخصهای ما سودآوری این شرکتهاست. حتی شرکتهای خارجی در یکی دو سال اخیر از فهرست ما استفاده میکنند و در نهایت گروه چهارمی که از این اطلاعات بهرهمند میشوند، پژوهشگران، دانشجویان و اساتید دانشگاهها هستند که برای تحقیقات خود از اطلاعات این رتبهبندی استفاده میکنند.
آیا نتایج این مطالعات در اختیار تصمیمگیرندگان کشور قرار داده میشود؟
بله. هر ساله نتایج رتبهبندی و مقایسهها در گزارشهای سالانه سازمان مدیریت صنعتی شامل دو جلد گزارش فارسی و یک جلد گزارش انگلیسی منتشر و اختیار مسئولان و دستاندرکاران کشور گذاشته میشود.
بر اساس نتایج رتبهبندی، شرکتهای برتر ایران بیشتر در چه حوزههایی فعال هستند؟
هر واحدی که به صورت شرکت ثبت شده و میزان فروش آن بیشتر از ۲۰ میلیارد تومان در سال باشد میتواند در این رتبهبندی شرکت کند، بنابراین اینکه آن شرکت در چه زمینهای فعالیت میکند فرقی نمیکند و هم شرکتهای تولیدی و هم شرکتهای خدماتی در فهرست ما قرار دارند. همه شرکتها برای نمونه از یک شرکت خودروساز تا بانک، شرکت بیمهای، پتروشیمی و … در این رتبهبندی میتوانند حضور پیدا کنند. ما علاوه بر اینکه این ۵۰۰ شرکت را در فهرست عمومی قرار میدهیم، آنها را در جداولی در گروههای صنعتی و کسبوکار خود نیز میگذاریم. برای نمونه گروه بانکها و موسسات اعتباری، گروه خودروسازی، گروه شرکتهای پتروشیمی و ... که از این منظر شرکتها در ۳۱ گروه صنعتی قرار گرفتهاند. پس هر شرکتی میتواند جایگاه خود را در دو موقعیت بررسی کند یکی در فهرست عمومی و دیگری در شاخه تخصصی خود که بهویژه جلد دوم گزارش سالانه ما به این موضوع اختصاص دارد و هر شرکت میتواند خود را با رقیبش مورد مقایسه قرار دهد.
به نظر شما چرا هیچ یک از ۵۰۰ شرکت برتر ایران جایگاهی در بین شرکتهای برتر دنیا ندارند؟ آیا اندازه و پتانسیل اقتصاد کشور این اجازه را نمیدهد یا عوامل دیگری در این زمینه موثر است؟
قطعا ما هم امیدواریم این اتفاق روزی بیفتد و یکی از اهداف ما از انجام رتبهبندی هم همین بوده است به این معنا که شرکتهای بزرگ و تاثیرگذار را بهویژه به مسئولان و سیاستگذاران معرفی کنیم چراکه همه کشورها اهمیت زیادی به شرکتهای بزرگ خود میدهند و مراقب آنها هستند چون به اقتصاد ملی کمک میکنند و در حقیقت شرکتهای بزرگ در بیشتر شاخصها از جمله تولید ملی، اشتغالزایی و … تاثیرگذار هستند. اشتغالزایی شرکتهای بزرگ بسیار بیشتر از یک شرکت متوسط یا کوچک بوده و در صورت انجام صادرات، میزان آن بسیار بیشتر از بنگاههای کوچک است که این موضوع در گزارشهای ما اثبات شده است. برای نمونه بر اساس بررسیهای انجام شده بین شرکتهای بزرگ یک کشور و میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) یک رابطه مستقیم وجود دارد در این راستا کشورهایی که در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر دنیا سهم بیشتری دارند از نظر تولید ناخالص داخلی هم رتبههای اول را به خود اختصاص دادهاند. برای نمونه در سال ۲۰۱۵ میلادی، شش کشور اول در تعداد شرکتهای بزرگ در فهرست «فورچون ۵۰۰» شامل آمریکا، چین، ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا به همان نسبت بیشترین میزان تولید ناخالص داخلی را دارند بهطوریکه شش کشور اول از نظر تولید ناخالص داخلی نیز به ترتیب کشورهای آمریکا، چین، ژاپن، آلمان، بریتانیا و فرانسه هستند و تنها رتبه پنجم و ششم جابجا شده است. این امر نشان میدهد وجود شرکتهای بزرگ در کشورها بسیار مهم بوده و در کشور ما نیز وضعیت همینگونه است. برای نمونه در سال مالی ۹۴ کل صادرات غیرنفتی کشور ۴۰ میلیارد دلار و در همین مدت صادرات این ۵۰۰ شرکت ۲۸ میلیارد دلار بوده است، یعنی سهم صادرات این شرکتها از کل صادرات غیرنفتی حدود ۷۰ درصد را شامل میشود. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم به دلیل اینکه شرکتهای ما هنوز اینقدر بزرگ و رقابتپذیر نشدهاند، ما جایگاهی در بین 500 شرکت برتر دنیا نداریم. برای نمونه این ۵۰۰ شرکت که توسط سازمان مدیریت صنعتی معرفی میشوند در ایران بزرگ هستند ولی واقعیت این است که در اقتصاد جهانی بزرگ نیستند و بزرگترین شرکت ما هم در فهرست «فورچون ۵۰۰» قرار نمیگیرد. به نظر من برای تحقق این مهم این شرکتها باید رشد کرده و رقابتپذیر شوند، اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم بگوییم شرکت در سطح جهانی داریم و چارهای جز این هم نداریم.
به نظر شما چه مشکلاتی در زمینه تحقق این موضوع وجود دارد؟
عوامل زیادی در این زمینه دخیل است ولی اصلیترین بحث به بزرگ شدن و رشد شرکتها برمیگردد. یکی از این موارد آماده بودن فضای کسبوکار و برطرف کردن موانع است. بخش دیگر مدیریت است به این معنا که شرکتهای ما باید مدیران قوی و در تراز جهانی داشته باشند که یکی از رسالتهای اصلی سازمان مدیریت صنعتی نیز همین است. در این راستا از چندی پیش دورههای آموزشی مدیران تراز جهانی از سوی سازمان برگزار میشود.
آیا خروجی این دورهها منجر به پرورش مدیر یا مدیرانی در سطح تراز جهانی خواهد شد؟
تعدادی از مدیران ما بالقوه این ظرفیت را دارند که به مدیران تراز جهانی تبدیل شوند. ما معتقدیم نیروهای انسانی موجود در کشور ما نیروهای خوب و با پتانسیل بالایی هستند ولی باید فضا برای رشد و ترقی آنها فراهم شود. ضمن اینکه من معتقدم ما مدیران بسیار خوبی نه فقط در کشور بلکه در سطح بینالمللی داریم که میتوان به آنها مدیر سطح جهانی گفت. بنابراین سازمان مدیریت صنعتی میکوشد با برگزاری دورههای تخصصی برای مدیران، در آینده به پرورش مدیران تراز جهانی کمک کرده و یکی از رسالتهای اصلی خود را انجام دهد.
پیشنهاد مشخص جنابعالی برای توسعه مفهوم کسبوکار در کشور چیست؟
در این زمینه میتوان به پارامترهای متعددی اشاره کرد که یکی از آنها برداشتن موانع کسبوکار از پیش روی بنگاههای اقتصادی توسط سیاستگذاران کشور و بارزترین راههای آن مقرراتزدایی است. چراکه مقررات دستوپاگیر زیادی در کشور داریم، البته خوشبختانه دولت فعلی و مجلس حرکتهای خوبی در این زمینه انجام دادهاند. نکته دیگر تقویت مدیریت شرکتهاست که سازمان خود را در این زمینه کمککننده و رسالت خود را توسعه ظرفیت مدیریت کشور میداند. برای وضعیت کنونی کشور، جذب سرمایه خارجی بسیار مهم خواهد بود چراکه ما سالها در مقوله جذب سرمایهگذاری خارجی در کشور با مشکل مواجه بودهایم و حتی این امر در سالهایی نرخ منفی داشته است. بنابراین باید به طور جدی به جذب سرمایهگذاری خارجی توجه داشت.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
در زمینه معرفی شرکتهای برتر کارهای بسیار زیادی انجام میشود به طور مثال در روز همایش از ۱۰ شرکت پیشرو که در ۴ سال اخیر به طور دائم رشد داشتهاند تقدیر میگردد. یا ۱۰ شرکت را به عنوان شرکتهای برتر صادراتگرا معرفی میکنیم که برای آن علاوه بر عدد صادرات به رشد صادرات در سالهای گذشته و اینکه چه سهمی از فروش آن صادرات است هم توجه میشود. نکته دیگر اینکه ما پراکندگی جغرافیایی این ۵۰۰ شرکت را بر اساس استانها مورد بررسی قرار میدهیم به این ترتیب استانهایی که از نظر اقتصادی قویتر هستند و اینکه هر استان در چه صنایعی متمرکز است مشخص میشود. در مجموع میتوان گفت اطلاعات بسیار زیادی در این کار تولید میشود و میتواند مورد استفاده گروههای مختلفی قرار گیرد.
جناب آقای درویش از شما سپاسگزاریم.
-->